پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2018

" طفل صد ساله یی به نام شعر نو " یا نیش ها نوش ها!

تصویر
" طفل صدساله یی به نام شعر نو " عنوان گفت و گوی دکتر صدرالدین الهی نویسنده و ادیب با نادر نادر پورشاعر و نویسنده است.   در پیش گفتار این کتاب آمده است که این گفت و گو ها طی سال های 1371 و 1372 انجام گرفته است و نخستین بار در مجله " روزگار نو " در پاریس که مدیریت آن به عهده اسماعیل پور والی بود، به چاپ رسید و سپس ویراستاری شد و به صورت کتاب در آمد. در روزگاری که این گفت و گو ها در روزگار نو چاپ می شد، بسیاری از شاعران ایرانی از جمله احمد شاملو در قید حیات بودند و از نیش ها و کنایه های وقت و بی وقت نادر پور در امان نماندند. بیشترین تیر های گزنده نادر پور به سوی شاملو پرتاب شده است، هر چند که گاه پرسشگر یعنی دکتر الهی را خوش نمی اید. ظاهرا دکتر الهی پرسش های خودر از پیش مطرح می کرده است و نادر پور پاسخ مکتوب می داده و آن را از طریق فاکس برای دکتر الهی پس می فرستاده است. از این رو دکتر الهی به طنز این   گفت و گو ها را " مفاکسه " ( برگرفته از فاکس ) می خواند. نادر پور( 1378-1308) یکی از چهره های ماندنی و شاعری برجسته در ادبیات معاصر ایران و صاحب

هفت چهره برتر ادبیات فرانسه در سده بیستم

تصویر
 بخش یکم  پایان انسان گرایی ( اومانیسم )؟ برجسته ترین نویسندگان فرانسه در نیمه نخست سده بیستم و اندکی پس از آزادی فرانسه از چنگ نیرو های آلمانی از میان می روند. ژان ژیرودو در سال 1944، پل والری در 1945 ، ژرژ برنانوس در 1948 ، آندره ژید در 1951، کولِت در 1954 ، پُل کلودِل در 1955 و... می میرند و به نظر می رسد با مرگ اینان یک دوره انسان گرایی و اومانیسم، با پای بندی خوش بینانه به ارزش های انسانی و تاکید تعیین کننده بر این " ارزش ها " پایان می گیرد. از پی   سال های 1950 ضعف و تزلزل های ناشی از   جنگ،   پاک کردن گور های کشف شده نازی ها ، رنج و اندوه ناشی از انفجار بمب اتمی در هیروشیما و سپس سقوط انسان در فردگرایی و اندیودوآلیسم جامعه مصرفی سبب می شود تا هفت چهره اسطوره یی یا هفت نویسنده -   اندیشمند در خدمت انسان و   اضطراب ها و نومیدی های او   به تدریج محو   و کم رنگ شوند. با این حال، این هفت چهره را می توان به تنهایی هر یک نشانه یک نماد، راه ویژه، و اندیشه یی در ادبیات   و ارزش های انسانی دانست که به آن وابسته اند.   لازم به یاد آوری است که آثار هرکدام از این

نویسندگان و ماجرای دریفوس

تصویر
نویسندگان و ماجرای دریفوس   بسیاری از نویسندگان فرانسوی، زیر فشار روی دادها یا به هواداران دریفوس می پیوندند یا با آن مخالفت می کنند. برجسته ترین آنان که بر بی گناهی دریفوس تاکید دارند، امیل زولا، شارل پگی و آناتول فرانس می باشند. ضد دریفوس ها هم به چند گروه تقسیم می شوند و فعال ترین آنان، یعنی موریس بارِس و شارل موراس به ویژه در پیرامون فرهنگستان فرانسه گرد می آیند. ماجرای دریفوس چنان تاثیری در میان بخشی ازمردم که آنان را "روشنفکر [1] " می خوانند به وجود می آورد که تاثیر خود را بر ادبیات نیز به جا می گذارد و جای مهمی را در رمان نویسی این زمان اشغال می کند. موضوع های دو رمان آناتول فرانس به نام " انگشتر یاقوت" و " موسیو بِرژِرِه در پاریس" بازسازی فضای ضد یهودی در میان محافل گوناگون است. قهرمان این دو رمان " موسیو برژره " است که به دفاع از دریفوس می پردازد که در چشم مردم و برخی روزنامه ها، شخصی بیمار و کینه توز به حساب می آید. " مارتَن دو گار" نویسنده دیگر فرانسوی در رمان " ژان باروآ " ( 1913)، شخصیت های رمانش را

کرگدن ها : اوژن یونسکو

تصویر
ادبیات اوژِن یونسکو در سال 1912 در شهر سلاتینا واقع در رومانی از پدری رومانیایی و مادری فرانسوی زاده می شود. خانواده اش از سال 1913 نخست در پاریس و سپس در " مایِن [1] " در غرب فرانسه ساکن می شوند. فرانسه نخستین زبان کودک است. در سال 1925، یونسکو به زادگاه خود باز می گردد؛ زبان رومانی را می آموزد و به عنوان معلم در دبیرستان آن جا فرانسه تدریس می کند. پس از ازدواج با رودیکا، دانشجوی فلسفه در 1938 یک بورس تحصیلی از سوی دولت رومانی می گیرد تا رساله دکترایش را در زمینه " گناه و مرگ در شعر معاصر [2] " را بگذراند. با آغاز جنگ جهانی دوم، به مارسی می رود. به کافکا، پروست و داستایوسکی خیلی علاقه دارد. با پایان جنگ در 1945، به پاریس می رود و در آن جا به حرفه های گوناگون دست می زند و سرانجام به عنوان ویراستار در یک بنگاه انتشارات دولتی مشغول به کار می شود. آثار یونسکو در زمره نمایشی اند که به آن " تئاتر پوچی یا ابَسورد [3] " می گویند. همان گونه که خود نویسنده در گفت و گویی در 1982 می گوید، این احساس غریب و عجیب از جهان است که منبع الهام ا

" کلفت ها" از ژان ژِنه

تصویر
" چگونه یک دزد، زندانی و رانده شده از جامعه به بزرگ ترین نمایش نامه نویس فرانسه و مدافع  جنبش های سیاسی و اجتماعی تبدیل می شود."    ژان ژنه در 19 دسامبر سال 1910 در پاریس زاده می شود. پدرش ناشناخته است. مادرش او را رها می کند .کودک 8 ساله ست که به یک خانواده روستایی   سپرده می شود. به زودی دارای یک شخصیت پیجیده یی می شود: دانش آموزی خوب، اهل کتاب و مطالعه و از سوی دیگر، دارای عقده های روحی که با شورش و فرار از قلمروی که زندگی می کند، خود را نشان می دهد. هم چنین به نظر می رسد شخصیتی است که میان هم جنس گرایی نوپای خود و اصولی که از طریق آموزش های مذهبی دریافت کرده است، از هم گسیخته است.    در پانزده سالگی و در سال 1925 به اتهام تجاوز دستگیر و در بهساز گاه زندانی می شود. ده سال بعد از آن جا می گریزد تا به لژیون خارجی بپیوندد. در این جا نیز به دنبال در گیری با افسر ارشد خود، از لژیون می گریزد و از این پس یک زندگی نیمه مخفی و در حاشیه اجتماع را بر می گزیند و با دزدی و گدایی و انواع دیگر سراسر اروپا را زیر پا می گذارد که اغلب با دستگیری و زندان روبه رو می شود