پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۱۴

ادبیات عصر روشنگری: اشتیاق به دانش

تصویر
ادبیات عصر روشنگری ا شتیاق به دانش و باور به پیشرفت اکتشافات علمی درسده هجدهم، سبب برانگیختن شور و حس کنجکاوی بسیار زیادی در زمینه علوم می شود. راههای نوین اشاعه دانش، از طریق گسترش آموزش و تعلیم و تربیت اجازه می دهد تا مردمهرچه بیشتر به علوم گرایش یابند. بدیهی است بهره یی که درزمینه شناخت و آگاهی بهدست می آید، در مجموع به  رشد مفهوم توسعهو پیشرفت می انجامد و تغییرات بنیادی در رفتار ها را سبب می شود: آن چنان که  انسان نو به واسطه موفقیت های ناشی از هوش وذکاوتش می تواند ادعا کند شرایطش بهتر شده است؛ آینده از این پس متعلق به اوست وپیشرفت با بشریت همراه ست. ادامه ...

سفر و ادبیات

تصویر
سفر و ادبیا ت دو صفحه از نسخه دست نویس هزار و یک شب ، چاپ سوریه در سده شانزدهم، کتاب    خانه ملی فرانسه  اهمیت سفر در ادبیات سده هجدهم، مدیون وجود تعداد زیادی سفرنامه است. در واقع، برای نویسندگان، رمان نویسان یا فیلسوفان ، سفر کارکرد های گوناگونی دارد. نخست این که بدون تردید، سفر راه را برای هر نوع نوآوری واکتشاف باز می کند و سبب افزایش شناخت ها می شود. مونتسکیو در " نامه های پارسی " تاکید می کند که ایرانی ها برای " یادگیری و آموزش دانش مغرب زمین" خاک خود را ترک می کنند. ولتر،قهرمان داستان خود را به پرسه زدن در اروپا و سپس دنیای تازه وا می دارد.از نظراو، سفر چشم ها را به روی تفاوت ها ، تنوع ها و شرایط انسانی می گشاید. ادامه...

ادبیات عصر روشنگری: مونتسکیو و روح القوانین - بخش دوم

تصویر
                                                             مونتسکیو و روح القوانین ....مونتسکیو،انسان شمول است وبه بشر در کلیت خود اعتقاد دارد و از این رو، هر نوع تقسیم بندی و تعصب را تقبیح می کند. او هم چنین به خدا پرستی  و   اخلاق باور دارد، اما با هر نوع مذاهب ویژه و آداب وعبادات عجیب و غریب که انسان را در وضعیت ویژه و بسته نگاه دارد، مخالف است. مونتسکیو طرفدار استدلال و خرد است و هر نوع آداب و تشریفات مذهبی را رد می کند.         ..... " قانون به طور کلی،  خرد انسانی است که به واسطه آن، انسان بر روی زمین حکومت می کند؛ قوانین سیاسی و مدنی هر ملت  فقط  می باید یک حالت استثنایی در جایی باشند که این خرد انسانی بر آن حاکم است." و این چنین هماهنگی و تفاهم است که خوشبختی را ممکن می کند. .. ادامه       

اصفهان : گیوم آپولینر

تصویر
" اصفهان": گیوم آپولینر برگردان: رحمت بنی اسدی اصفهان  به خاطر گلِ سرخت حتا حاضر بودم    سفری دور و دراز در پیش بگیرم آفتاب تو همانی نیست که در جاهای دیگر می درخشد و موسیقی تو که با سپیده دم همراه است، از این پس  برای من معیار هنر است. ای سیمای پرستیدنی من شعرها و هنر هایم  و تو را  با آن خواهیم سنجید.   اصفهان، عطر گل های سرخ باغ هایش را. با  نغمه و موسیقی های بامدادی بیدار می کند و من روح و روانم را با گل های سرخ برای تمامی زندگی عطر آگین ساخته ام. اصفهان ای شهر خاکستری با کاشی های نیلگونت گویی تورا از پاره های زمین و آسمان ساخته اند.   و در میانه اش روزنی بزرگ از روشنایی به جا نهاده اند.  ...... ..... من این جا برادر درختان سپیدارم آه ای برادران لرزان من که در شرق به نیایش ایستاده اید فرزندان غربی تان را باز شناسید. " گیوم آپولینر "

ادبیات عصر روشنگری: مونتسکیو و نامه های ایرانی

تصویر
مونتسکیو و نامه های پارسی ( 1721)     مونتسکیو " در بین  مردم بروید، برای این که عقیده های شان را متزلزل  کنید، شگفت زده شان کنید از شگفتی کاری که می کنند، از آن چه می اندیشند  واین که هرگز به چیز دیگری  نیندیشیده اند. با زرنگی و نبوغ ، حس نسبیت به یک تمدن را به آن ها بدهید و این که نسبت به اعتمادی که به قوانین  تثبیت شده دارند، شک کنند." ( پل والری، دیباچه یی بر نامه های پارسی ) ادامه... 

مانیفست مولوی

تصویر
  " مانیفست مولوی " رحمت بنی اسدی باز خوانی یک شعر   بنماي رخ كه باغ و گلستانم آرزوست                                    بگشاي لب كه قند فراوانم آرزوست اي آفتاب حُسن ! برون آي  دمي ز ابر                               كان چهره ي مشعشع تابانم آرزوست بشنيدم از هواي تو آواز طبلِ باز                                           باز آمدم كه ساعد سلطانم آرزوست گفتي ز ناز : " بيش مرنجان مرا ، برو !"                                  آن گفتنت كه : " بيش مرنجانم  " آرزوست وان دفع گفتنت كه : "  برو شه به خانه نيست "                وان ناز وباز و تندي دربانم آرزوست اين نان و آبِ چرخ ، چو سيل است بي وفا                          من ماهي ام ، نهنگم ، عُمانم آرزوست يعقوب وار وا اسفاها همي زنم                                         ديدار خوبِ يوسفِ كنعانم آرزوست

ادبیات عصر روشنگری: مونتسکیو - بخش نخست

تصویر
      ب ه نظر نمی رسید که منتسکیو، این مرد سنت واین اشراف زاده اهل بُردو، روزی بتواند تاریخ اندیشه ها و عقیده ها را این چنینزیر و رو کند. با این حال، او با " نامه های پارسی 1"و " روح القوانین 2"،جاذبه های روح تازه یی که در زمان دمیده بود را حس  و زبان جدید را درک کرد و " فیلسوف " دورانخود در سده هجدهم شد. ...ادامه. [1] Lettres Persanes [2] De l’Esprit des lois