پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2017

نِگریتود یا سیاه وارگی- ادبیات سیاهان

تصویر
                                               رحمت بنی اسدی                             جنگل روی کاغذ،اثر ویفِرِدو لام ( 1982 - 1902 )، 1943 ، موزه هنر های مدرن پاریس                    " ما دیگر توتم نداریم / الکل همه را مکیده است "      موفقیت هنر و ادبیات سیاهان و اوج گیری آن به دهه بیست سده بیستم مشهور به " سال های جنون " در فرانسه می رسد و این هم زمان است با  برگزاری نمایشگاه های تزیینی پاریس در 1925 و سپس نمایشگاه های مستعمرات در سال 1931. این نمایشگاه ها به طور عمده پیرامون فرهنگ بدوی، روح گرایی و موهوم پرستی سیاهان آفریقا بود.  روح من خار و تراشه یی است، درون تنم.                                                         " از یک نویسنده افریقایی "      صدای " سیاه وارگی  یا  نِگریتود [1] "    اوج گیری ادبیات سیاهان یا ادبیات آفریقایی از فردای جنگ جهانی دوم آغاز شد و نتیجه یک رشته هم گرایی های جهانی از جمله در زمینه سیاست و فرهنگ بود . در سال 1932 در حالی که فرانسه نمایشگاه های گسترش امپراتو

خانه یی برای فروش - آندره فرنو

تصویر
خانه یی برای فروش       آندره فِرنو ( André Frénaud - 1907-1993   ) بدون تردید یکی از رنگ آمیز ترین ترین شاعران فرانسوی در سده بیستم است. هیچ کس بهتر از او نتوانسته است واژه های خام را با عینی ترین و دشوار ترین زبان در یک چشم انداز کاملا معنوی در هم آمیزد: " من اعلام می کنم که  انسان خدا ست . " تعهد او به جامعه انسانی است. به نظر او، شعر هدفی به جز بیان جامعه انسانی ندارد. شعر بیان شاعرانه و پلی میان انسان ها، انسانیت و جهان پیرامون آن است. بنابراین، شعر از نظر او اتحاد واژگان معنوی و جامع و عینی ترین واژه نامه هاست. این هم زیستی تاکیدی بر وحدت فیزیکی و روحی انسان است. . شعر های او عموما خیلی دراز و متراکم اند. شعر تغرلی و هماهنگ با بخش های خیلی ضرباهنگ و واژه ها و اصطلاحات عامیانه در هم می آمیزند. شعر ها هم چنین بر اسطوره و شورش تکیه دارند که اغلب سرگذشت های " مشترک " همه انسان ها می باشند.          شورش خود تنها نشانه " ناتوانی کشنده ما [1] " ست و در واقع ترجمان این جامعه انسانی است. ما تنها لحظه ها را برگزیده ایم و تنها در لحظه زندگی

وقتی کبوتر ها بر بام آواز می خوانند

تصویر
پس از سال های 1950 و به دنبال یک دوره هرمتیسم [1] سوررئالیسم، لویی آراگون به سوی سلاست و روانی تغزلی بر گرفته از سنت شعری فرانسه می رود. او اکنون از زیبایی زندگی می نویسد و طبعیت زود گذر او بیش از پیش او را به آن وابسته می کند. در شعر: "  بدرود رنج و شادی بدرود گل های سرخ     بدرود زندگی بدرود آفتاب و باد "، دل بستگیِ یک عضو نهضت مقاومت به زندگی است، پیش از آن که تیر باران شود. آراگون به ستایش عشقی می پردازد که در گذار زمان یا بر اثر بیماری همواره با چالش روبه روست، اما شاعر با امید به دگرگونی از آن یاد می کند: " به خودم می گفتم، می میرم، این منم که می میرم اما ناگهان کبوترها بر بام آواز خواندند. آراگون  به انسان ، بزرگی، بخشندگی و عظمت کسانی باور دارد که برای آرمان های شان می جنگند: در " بخش هایی از یک شعر برای یاد ها " شاعر پایان فاجعه بار مبارزان غیر فرانسوی را نشان می دهد که برای فرانسه کشته شدند. اما آراگون در تقاطع راه هاست. او دست به محدود کردن تعهداتی می زند که اغلب متعصبان را خوش نمی آید. آدمی قادر نیست سرنوشتش را به دست بگیرد،

ژرژ پِرِک : نویسنده یی که قاتل قهرمانان رمانش است

تصویر
ژرژ پِرِک : نویسنده یی که قاتل قهرمانان رمانش است کودکی ژرژ پرک [1] همه نشان از ناپدید شدن دارد. در سال 1936، سه سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم در یک خانواده یهودی مهاجر لهستانی زاده می شود. پدرش در پاریس به حرفه آرایشگری مشغول است. یک سال بعد ، خواهرش به دنیا می آید که تنها چند روز عمر می کند. در چهار سالگی پدرش را در جبهه جنگ از دست می دهد. شش ساله است که برای فرار از آزار نازی ها  علیه یهودیان، به یک شبانه روزی در گُرنُوبل واقع در جنوب فرانسه منتقل می شود. مادرش که در پاریس مانده است، دستگیر و به اردوگاه آشویتس منتقل می شود و در سال 1943 در همان جا می میرد.  پس از آزادی فرانسه عمه و عمویش سرپرستی کودک را بر عهده می گیرند و ژرژ پرک به پاریس باز می گردد. پرک در باره نخستین دوره از کودکی اش می گوید که هیچ خاطره یی از این دوران ندارد: " داستان دیگری.، بزرگ تر، یعنی تاریخ با H   [2] بزرگش به جای من پاسخ داده است: جنگ و اردوگاه."   او از دوره نوجوانی دشوارش نیز چیزی نمی نویسد. می دانیم که یک بار تصمیم به فرار از خانه و زندگی می گیرد و مدت کوتاهی نیز زیر نظر ف

بچه های نیمه شب - سلمان رشدی

تصویر
ادبیات جهان      همه چیز از سال 1915 آغاز می شود؛ روزی که پدر بزرگ کشمیری در موقع خواندن نماز سر را به زمین می گذارد و در این هنگام " سه قطره خون چکه، چکه، چکه، ازسوراخ چپ بینی اش فرو می ریزند و در هوای یخ بندان بلافاصله یخ می زنند و روی فرش نماز به راه می افتند و به یاقوت تبدیل می شوند[...] این چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد، آن هم درسرزمینی که خودش یک نوع خواب و رویاست." اما زندگی سلیم در واقع گرایی بی رحمانه یی به اتمام می رسد: در 1976 تمامی بچه های نیمه شب که هنوز زنده مانده اند، ناگهان در تور برنامه عقیم سازی اجباری می افتند که دولت هند به نخست وزیری ایندیرا گاندی نخست وزیر هند تنظیم کرده است. دیگر حتا هدیه های شگفت انگیز به کارشان نمی آید: حتا سلیم، نیز نمی تواند مانع از شکل گیری یک جامعه توطئه گر حریص شود. هنگامی که او بچه ها را فرا می خواند،، مانند این است که به یک جشن تولد دعوت شده اند. با هم جر و بحث می کنند و از حسادت می ترکند. هرکس می خواهد سردسته شود.. از این روست که در پایان همه سرگردان چهارگوشه عالم می شوند.  ادامه... ...