پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۱۷

پیکاسو و موزه سیاهان

تصویر
در اوایل سده بیستم، برای دیدن  آن چه که " هنر سیاه پوستان " نام دارد، تنها یک مکان موجود بود و آن موزه " قوم نگاری سیاهان " در تردوکادوی پاریس بود. پابلو پیکاسو روزی به دیدن این موزه می رود: در برابر ماسک بزرگ و مجسمه می ایستد و به فکر فرو می رود. خود می گوید: " تنها بودم . می خواستم برگردم. نمی توانستم.  ماندم و ماندم. فهمیدم چیز خیلی مهمی است. در من چیزی می گذشت. نه؟  فهمیدم چرا نقاش شده ام." عکس: پابلو پیکاسو در  کارگاه نقاشی " باتو – لاووآر " ( Bateau-Lavoir - قایق شستشو خانه) در سال 1908. ساختمانی در منطقه مونمارتر پاریس که بیشتر هنرمندان، شاعران و نقاشان آن روزگار از جمله ماکس ژاکوب در آن زندگی می کردند . این نام را نخستین بار گیوم آپولینر شاعر برجسته فرانسوی بر آن نهاد. ساختمان فرسوده در اثر یک آتش سوزی در سال 1978 به کلی سوخت، اما آن را باز سازی کردند و اکنون جزو میراث ملی فرانسه محسوب می شود. پیکاسو در باره این ساختمان که زمستان های بسیار سرد و تابستان بسیار گرمی داشت می نویسد: " می دانم که روزی به آن باز می گردیم . این

ژان پل سارتر: اسپی نوزا یا استاندال؟

تصویر
ژان پل سارتر از روزگار جوانی  نمی خواست در حصار یک نوع ادبیات و فلسفه باقی بماند و آرزویش این بود که هم زمان هم اسپینوزا باشد و هم استاندال. او با به چالش کشیدن سبک ها و ژانر های ادبی گوناگون نویسندگان بزرگ سده بیستم، به نگارش متفاوتی دست زد و به شیوه خود نوشت و در این امر کاملا موفق شد. رمان " تهوع" مانند بسیاری از رمان های میان دو جنگ، از جمله رمان های سِلین و دریولاروشل، شرح حال یک مرد تنهاست. اما این کتاب از طریق تصویرهایی که در رمان می آید و نیز شیوه و تکنیک روایتش و هم چنین بهره گیری از مفهوم فلسفی " امکان واحتمال [1] "، خواننده را دعوت می کند تا مانند قدم زدن در یک گردشگاه عمومی، خود ببیند و تجربه کند. شیوه روایت سارتر از اسطوره های یونانی " الِکتر " و " اورِست" [2] در نمایش " مگس ها" شیوه یی مهم در نشان دادن  مفهوم آزادی انسان است: اورست اقدام خود را به منزله یک زایش نو نشان می دهد.... لطفا ادامه را در زیر بخوانید: [1] Contingence [2] Electre –Oreste   در اساطیر یونان پس از آن آگاممنون پدر اورست ب

نویسندگان و ماجرای دریفوس

تصویر
بسیاری از نویسندگان فرانسوی، زیر فشار روی دادها یا به هواداران دریفوس می پیوندند یا با آن مخالفت می کنند. برجسته ترین آنان که بر بی گناهی دریفوس تاکید دارند، امیل زولا، شارل پگی و آناتول فرانس می باشند. ضد دریفوس ها هم به چند گروه تقسیم می شوند و فعال ترین آنان، یعنی موریس بارِس و شارل موراس به ویژه در پیرامون فرهنگستان فرانسه گرد می آیند. ماجرای دریفوس چنان تاثیری در میان بخشی ازمردم که آنان را "روشنفکر [1] " می خوانند به وجود می آورد که تاثیر خود را بر ادبیات نیز به جا می گذارد و جای مهمی را در رمان نویسی این زمان اشغال می کند. موضوع های دو رمان آناتول فرانس به نام " انگشتر یاقوت" و " موسیو بِرژِرِه در پاریس" بازسازی فضای ضد یهودی در میان محافل گوناگون است. قهرمان این دو رمان " موسیو برژره " است که به دفاع از دریفوس می پردازد که در چشم مردم و برخی روزنامه ها، شخصی بیمار و کینه توز به حساب می آید. " مارتَن دو گار" نویسنده دیگر فرانسوی در رمان " ژان باروآ " ( 1913)، شخصیت های رمانش را با ماجرای مبارزه برای آزادی