پست‌ها

نمایش پست‌ها از مه, ۲۰۱۵

صلیب هفتم: آننا سِگِرز

تصویر
    یک زندانی سابق، زندگی اش را برای آننا سِگِرز تعریف می کند: فرمانده اردوگاه کاراجباری زندانیان سیاسی، صلیب هایی در محوطه اردوگاه نصب کرده بود و زندانیان فراری را پس از دستگیری مجدد، به آن می بستند تا بمیرند. این موضوع اصلی رمان "صلیب هفتم" است که در آلمان هیتلری می گذرد. رمان در بحبوحه جنگ و در سال 1942 در مکزیکو چاپ می شود، جایی که نویسنده رمان به آن جا گریخته است. هم زمان، رمان در انگلستان و سپس در آمریکا در تیراژی معادل 600 هزار نسخه به چاپ می رسد و موفقیت خیره کننده یی به دست می آورد. آمریکایی ها به سختی از این کتاب دل می کنند. چند نشریه نیز نسخه های مصوری از رمان را چاپ می کنند. در سال 1944 " فِرِد زینمَن " کارگردان آمریکایی نیز فیلمی براساس این رمان در هالیوود می سازد و جهان با موضوع داستان بیشتر آشنا می شود. ادامه....

ادبیات عصر روشنگری :ژان – ژاک روسو -بخش دوم

تصویر
    " در جیبم یک نشریه " مرکور دوفرانس " داشتم که در طول راه  طولانی ورق می زدم. چشمم به  روی پرسش فرهنگستان  دیژون افتاد که منجر به نخستین نوشته ام شد.  چیزی شبیه یک الهام ناگهانی در من جوشید و جنبش و حرکتی  در ذهنم به وجود آمد. ناگهان در ذهن خیال اندیش خود، روشنایی هزاران چراغ را احساس کردم؛ پر از عقیده و ایده های زنده که با قدرت تمام مرا در برگرفت؛ در ورطه منگی حیرت انگیزی افتادم که غیر قابل وصف است؛ احساس کردم سرم گیج رفت و به نظرم رسید که مستم؛ ضربان قلبم آن چنان شدید بود که به سینه ام می کوبید؛ نمی توانستم راه بروم و نفس بکشم؛ پس زیر درختی نشستم . نیم ساعتی آنجا و در اضطرابی  چنان سخت بودم  که وقتی بر خاستم ، متوجه شدم که جلوی لباس من از اشک هایم خیس شده است، بدون آن که من خیسی آن را حس کنم. ای آقا! ای کاش  می توانستم یک چهارم آن چه که در زیر این درخت دیدم و احساس کردم بنویسم، با چه وضوحی می توانستم تمامی تناقضات اجتماعی را نشان بدهم، با چه نیرویی می توانستم تمامی سوء استفاده های نهاد های کشور را بیان کنم، با چه زبان ساده یی می توانستم نشان بدهم که انسان

ادبیات عصر روشنگری :ژان – ژاک روسو - بخش نخست

تصویر
از سال 1759، روسو بیش از بیش به انزواکشیده می شود و از مردم می گریزد: آثار او معترض اند و برخی ممنوع می شوند. رمان" الوییزتازه" با تمام موفقیتی که برایش در بردارد، در 1761 از سویمسئولان حکومتی ژنو ممنوع می شود. سال بعد ، مجلس پاریس در باره دیگر آثار او:" قراد داد اجتماعی " و نیز " اِمیل "  واکنش قاطع و سر سختانه یی نشان می دهد. خود اونیز تهدید می شود و روسو گمان می کند می تواند نزد هم وطنان ژنوی پناهنده شود.آثاراو را در این شهر به طور عمومی می سوزانند. کاتولیک ها و پروتستان ها دست بهدست هم می دهند و ستایش و دفاع روسو از مذهب طبیعی  را به عنوان کفر و بی دینی انکار و رد می کنند. فیلسوفان نیز در باره روسو داوری سختی دارند و آثار او را نوعی جهت گیری  عرفانی می دانند که در آن ها میل به بقای خرافات زیاد است.  ادامه