پست‌ها

نمایش پست‌ها از نوامبر, ۲۰۱۵

در رکاب زندگی

تصویر
در رکاب زندگی نگاهی به داستان " تماشا درمِه " از نسیم خاکسار رحمت بنی اسدی       " تماشا درمِه " حکایت دویا سه نسل ایرانی ست که نخستین آن انقلاب را آفرید ونسل هایی که از پی آن آمدند. نسیم خاکسار نویسنده ایرانی مقیم در تبعید، در داستان کوتاه " تماشا در مِه " این نسل ها را در کنار هم قرار می دهد و نگاه شان را به جهان و هستی بررسی می کند. کاری استادانه در دوسه صفحه کوتاه وبی حاشیه پردازی ها ولفاظی های معمول. ادامه...                                        برای شنیدن داستان : تماشا در مِه " روی ویدئو کلیک کنید

شاتوبریان - بخش دوم

تصویر
ادبیات فرانسه در سده 19 - شاتوبریان 2 برگردان: رحمت بنی اسدی نخستین دست یابی ها به سده رنج و بدی شاتوبریان یکی از نخستین پیشروان در ادبیات فرانسه است که همراه با بنژامَن و سنانکور از احساساتی سخن می گویند که ادبیات رمانتیک به ویژه ادبیات  دل تنگی وملالت  [1] را خلق می کنند. دل تنگی و ملالت  نقطه مشترک میان رنه قهرمان رمان و خود شاتوبریان است. او می نویسد: " من در زندگی خودم به جز دل تنگی و ملالت ندیده ام." نویسنده سپس در خاطراتی از آن سوی گور می نویسد: " همه چیز خسته ام می کند. با زحمت بار دل تنگی را در زندگی  حمل می کنم و همواره با خمیازه سخن می گویم. " در نزد شاتوبریان دل تنگی با بیهودگی و احساس بی ثمر بودن زاده می شود و ابعاد واقعی از یک عذاب اخلاقی به خود می گیرد: او نسبت به همه چیز بی تفاوت می شود، از گرفتن تصمیم برای لذت و تفریح یا هرچه که باشد ناتوان است و شخص دل تنگ محکوم به تحمل یک عمر کسالت و اندوه [2] می شود. این اندوه و ملالت است که باعث رنج زندگی می شود و رنه،  خاطراتی از آن سوی گور یا نبوغ مسیحیت را به وجود می آورد. شاتوبریان در دومین بخش

فرانسوا - رُنِه شاتوبریان- بخش نخست

تصویر
ادبیات فرانسه در سده 19 فرانسوا - رُنِه شاتوبریان [1] ( 1848 – 1768 ) بخش نخست برگردان: رحمت بنی اسدی پرتره شاتوبریان اثر آن – لویی ژیروده (1824 – 1767) موزه سن- مالو   "  من ناممکن را ممکن می کنم و به زیر فرمان می آورم. "   فرانسوا – رُنه شاتوبریان در 4 سپتامبر 1768 و در گیر و دار یک توفان بسیار شدید در سَن – مالو واقع در شمال شرقی فرانسه زاده می شود، امری که او می توانست کودکی پرتلاطم و نوجوانی پر آشوب و پر اضطراب خود را از آن روزهایی که توفان گهواره اش را تکان می داد، بداند " خاطراتی از آن سوی گور [2] ". آخرین فرزند از یک خانواده اشرافی منطقه " بروتون " است. تعلیم و تربیت او عجیب و  با سخت گیری توام با بی بند و باری همراه است. این آموزش اصولی وسخت برای یک نوجوان کافی است تا او را به سوی دریانوردی هدایت کند. آزاد است تا با " بچه های بازی گوش و شیطان شهر [3] " بازی کند؛ سپس در مدرسه، معلمان از ذهن استثنایی و دانش آموزان از جسارتش در نافرمانی به شگفت می آیند. در 15 سالگی به حرفه دریایی روی می آورد و با خود می