پست‌ها

نمایش پست‌ها از سپتامبر, ۲۰۱۶

لو کنت دو لیل

تصویر
در آثار  لوکنت دو لیل، یک احساس صمیمیت سر ریز شده به ندرت دیده می شود و برعکس " یک نوع بیهودگی و پوچی همراه با هتک حرمت " را می توان مشاهده کرد ( شعر نمایش دهندگان). از سوی دیگر، می توان در شعر از یک صلابت و ایستادگی انسانی سخن گفت که طی آن رنج انسان به حدی می رسد که به یک مطلق تبدیل می شود.  می توان این رنج را طعم و مزه نابودی خواند: " رنج ها و بدی ها خیلی زنده اند و مرگ بهترین است." شاعر، بدبین نسبت به رنج، ظلم و ستم و خشونت براین باور است که بدکاران و مشتی ( حیوان وحشی و بزدل) تمامی جهان را احاطه کرده اند و دسته یی هیولا ما را به هرج و مرج تهدید می کنند. از این رو، جای چندان شگفتی نیست اگر " شعر های بربر " او به جنگ های خونینی اختصاص دارد که دنیا را در خود غرق می کنند....... استفاده از اسطوره و افسانه های کهن، مشخصه شعر لوکنت دولیل است و شعر او نشانه یی از جرم تاریخ است که در آن امید کشته می شود. . این نگرش آرمانی و گذشته نگر با تناقض روبه روست، زیرا شاعر در رویای یک بازگشت به دوره طلایی ریشه ها ودر فریبندگی نخستین عشق ها در گذشته است، اما

تئوفیل گوتیه

تصویر
هنر آری، کار زیباتر در می آید، اگر شکل کار شورشی باشد [....] همه چیز می گذرد- هنر نیرومند یگانه جاودانه ست؛ تندیس نیم تنه مدنیت را نجات می دهد. خدایان خود می میرند، اما  شعر های پرشکوه می مانند قوی تر از مفرغ و برُنز تراش می دهم، می سایم و برش می دهم که رویای شناورت پا برجا بایستد در سنگی سخت! " مینا ها و حکاکی ها " اثر تئوفیل گوتیه گوتیه در دیباچه " میناها و حکاکی ها "  نظری هم به شاعران ایرانی از جمله به حافظ دارد ، آن جا که می گوید: [ من نیز ]مانند " گوته " در دیوان خانه اش / ازهمه چیز جدا مانده است/ و چون " حافظ" که گل های رُز را پر پر می کرد/ بدون ترس از توفان / که بر پنجره های فروبسته ام می کوبد / من ، به میناها و حکاکی هایم می پردازم.  بشنوید آن چه چلچلچه ها می گویند از: تئوفیل گوتیه                                                 

پارناسی ها و سمبولیست ها: ماجراجویان نوشتن

تصویر
شعر پارناسی:   یک ماجرا و یک حادثه برای نوشتن پارناس ، اثر رافائل، موزه هرمیتاژ، سنت پترزبورگ در جنبش پار ناسی، شاعر به عنوان " آخرین و غریب ترین انسان و محروم از عشق و دوستی " به " زندگی بی امان " ی تحویل داده می شود که در آن " ستم گر خشن " روزگار و نیز کابوس های یک نواختی و کسالت و تمسخر مردم همه جا حضور دارند. هم چنین شاعر " کسی است که حضور دارد تا احساس جاودانی زیبایی را به دیگران بفهماند " و با خیال خود " یک سرزمین واقعی و راستی " را ممکن سازد. ادامه ...