" طفل صد ساله یی به نام شعر نو " یا نیش ها نوش ها!





" طفل صدساله یی به نام شعر نو " عنوان گفت و گوی دکتر صدرالدین الهی نویسنده و ادیب با نادر نادر پورشاعر و نویسنده است.  در پیش گفتار این کتاب آمده است که این گفت و گو ها طی سال های 1371 و 1372 انجام گرفته است و نخستین بار در مجله " روزگار نو " در پاریس که مدیریت آن به عهده اسماعیل پور والی بود، به چاپ رسید و سپس ویراستاری شد و به صورت کتاب در آمد. در روزگاری که این گفت و گو ها در روزگار نو چاپ می شد، بسیاری از شاعران ایرانی از جمله احمد شاملو در قید حیات بودند و از نیش ها و کنایه های وقت و بی وقت نادر پور در امان نماندند. بیشترین تیر های گزنده نادر پور به سوی شاملو پرتاب شده است، هر چند که گاه پرسشگر یعنی دکتر الهی را خوش نمی اید.
ظاهرا دکتر الهی پرسش های خودر از پیش مطرح می کرده است و نادر پور پاسخ مکتوب می داده و آن را از طریق فاکس برای دکتر الهی پس می فرستاده است. از این رو دکتر الهی به طنز این  گفت و گو ها را " مفاکسه " ( برگرفته از فاکس ) می خواند.
نادر پور( 1378-1308) یکی از چهره های ماندنی و شاعری برجسته در ادبیات معاصر ایران و صاحب مجموعه شعر های گوناگونی است. در روزگار جوانی 3 سالی نیز در فرانسه تحصیل کرده و با ادبیات فرانسه اشناست.
گفت و گوی و طولانی نادر پورو دکتر الهی  پیرامون شعر امروز است که از نیما آغاز  و طی  چند دهه به دسته ها و جریان های گوناگون تقسیم می شود. پرسش دکتر الهی با این عبارت آغاز می شود که: " مدت هاست حال و روز شعر معاصر ایران مرا... نگران ساخته است...ایا به نظر شما این پدیده که امروز به نام " شعر نو " در زبان فارسی وجود دارد، ادامه منطقی همان است که هنگام جوانی ما با " شعر کهن " به مقابله برخاسته بود؟"    
پاسخ نادر پور که سراسر کتاب را در بر می گیرد این است که " دیر گاهی است که پدیده شعر نو  در زبان فارسی به کهنگی گراییده است. " و او مطبوعات غرب زده در جمهوری اسلامی را عامل این امر می داند و در عین حال تاکید می کند که " میان مطبوعات فارسی و " شعر نو " پیوندی دیرین وجود دارد، زیرا اولا همین مطبوعات بودند که از آغاز ظهور " شعر نو " به یگانه پایگاهش بدل شده و " شعر سنتی " را در محدوده انجمن های ادبی زندانی کرده اند..."
نادر پور سپس ادبیات ایران را دسته بندی می کند و ادبیات ایران بعد از اسلام را چه در نظم و چه در نثر " عرب گرا " و از انقلاب مشروطیت به بعد " غرب گرا " می خواند و دلیل آن را نیز توجه ایرانیان به تجدد و الگوی شعر اروپایی می داند.
نادر پور که در آغاز از رهروان نیماست، پیشنهاد سه گانه یی از جانب نیما ارائه می دهد که نظریه نیما در باره شعر امروز است: 1- شکستن تساوی طولی مصراع ها و به کار بردن عبارات دراز و کوتاه ، 2 - گماردن قافیه ها به عنوان زنگ تداعی یا وسیله یاد آوری در جاهایی که مفاهیم شعر علی رغم فاصله ها از زیر سطور به یک دیگر ارتباط می یابند؛ 3 -در هم آمیختن بحور متجانس برای پدید آوردن شعری که موزون باشد ولی یک نواخت نباشد ( ص31)
به این ترتیب نادر پور تمامی شاعران معاصر را بر حسب نزدیکی یا دوری از این پیشنهاد های سه گانه نیما به چالش می کشد و نقد می کند. شمار این شاعران بسیار اند و در واقع کم تر شاعری امروزین است که از قلم افتاده باشد. از این رو، می توان این کتاب را در واقع نوعی تاریخ شعر معاصر ایران دانست، اما با کمال تاسف وقتی خواننده کتاب را به دست می گیرد،  ضمن تقدیر از احاطه نادر پور بر شعر دیروز و امروز ایران، آن را کتابی خالی از غرض و مرض نمی بیند، بلکه در می یابد نادر پور  به عنوان نقد شعر، فرصتی یافته است تا با دوستان  دیرین  یعنی شاعران دیروز تسویه حساب کند. این تسویه حساب ها ریشه در گذشته و گرایش شاعران به جناح های سیاسی متفاوت  و مسایل دیگری دارد که خواننده چندان از آن سر در نمی آورد. بسیار اند کسانی که از نیش ها و طعنه های نادر پور در امان نمانده اند و بر جسته ترین شان احمد شاملوست.
نادر پور در این کتاب بر روی شیوه و تکنیک شعر تاکید زیاد دارد. با این که گاه و بی گاه از ادبیات فرانسه و شاعران فرانسوی شاهد می آورد، اما به روی خود نمی آورد که نزاع های سیاسی و شرایط اجتماعی جامعه فرانسه سبک ها ی شعری گوناگون را خلق کرده است که رمانتیسم،، سمبولیسم، ناتورالیسم، سوررئالیسم، پار ناسی ها و ده ها سبک دیگر زاده هر دوره یی در ادبیات فرانسه است و جدال میان کهنه گرایان و نوگرایان همیشگی بوده است. اما نادر پور  ضمن رد هر نوع نو آوری در شعر، در نقد های خود نظریاتی را مطرح می کند که بی شباهت به " نظریه هنر برای هنر " یا پار ناسی ها نیست که تئوفیل گوتیه شاعر فرانسوی و دوستانش  در آغاز سده بیستم به آن راه رفتند. این نظریه که مبتنی بر " عدم تعهد " شاعر است،  زیبایی یک شعر را مرهون موفقیت تکنیکی آن و برتری استقلال عاطفی شاعر می داند. منظور از تکنیک، تکنیک درک به مفهوم گسترده آن است که شامل نه تنها اصالت قافیه، تنوع اندازه و ارقام می شود، بلکه تطبیق کامل زبان و اندیشه را نیز دربر می گیرد. هم چنین می توان توضیح داد این نظریه شاعر را یک "  شاعر- صنعتگر "  و مجسمه ساز می داند که با حرفه کلام ( زبان ) و سنگ مرمر ( قافیه و تکنیک شعری) سر و کار دارد. در این جا می توان از این شعر مهم گوتیه که در واقع بیان نامه اوست به نام " هنر " در سال 1852 یاد کرد که می گوید:
" تراش می دهم، می سایم و برش می دهم  / که رویای شناورت / پا برجا بایستد / در سنگی سخت! "( میناها و حکاکی ها )
شعر کامل گوتیه این گونه است :
هنر
آری، کار زیباتر در می آید،
اگر شکل کار
شورشی باشد
[....]
همه چیز می گذرد- هنر نیرومند
یگانه جاودانه ست؛
تندیس نیم تنه
مدنیت را نجات می دهد.

خدایان خود می میرند،
اما  شعر های پرشکوه
می مانند
قوی تر از مفرغ و برنز

تراش می دهم، می سایم و برش می دهم
که رویای شناورت
پا برجا بایستد
در سنگی سخت!
      نادر پور نیز در شعری این بیت آخر گوتیه را عینا تکرار می کند و به نوعی  تحت تاثیر گوتیه است:
  پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال
  یک شب تو را زمرمر اندیشه آفریده ام ( بت تراش ) 
نادر پور با پیشنهاد های سه گانه نیما در واقع به جنگ دیگر شاعران می رود و به داوری شان می پردازد، اما شاید نازیبنده ترین و غیر مسئولانه ترین بخش سخنان نادر پور به عنوان یک شاعر و ادیب،  قضاوت او در باره نامدار ترین شاعر امروز یعنی احمد شاملو و نیز دکتر شفیعی کدکنی و چند تن دیگر است. نادر پور به کرات در این کتاب قضاوتی نادرست در باره شاملو دارد و دو بار او را یک " تبلیغاتچی " و از عاملان آشفتگی درفضای ادبیِ امروز می شمارد ( ص 102) و سپس اضافه می کند: " برهان احمد شاملو در ترک وزن و قافیه ، نه از روی منطق، که از سر ناتوانی است و این ناتوانی را در اکثر اشعار موزون و مقفایی که به سبک کلاسیک یا حتی به شیوه نیمایی سروده است، می توان دید " ( ص 316) و باز اضافه می کند: " او تبلیغاتچی بزرگی است که در کنار شاعری استعداد متوسط دارد و مایه شهرت او، گذشته از شعبده بازی های سیاسی و اشعار فولکلوریکش، توفیق نسبی در سرودن قطعات کوتاهی است که ندرتا موزون و غالبا منثور بوده اند ..." ( ص 317) ونادر پور هم چنان دست از سر شاملو بر نمی دارد و تحت عنوان نقد ادبی به دروغی بزرگ متوسل می شود و می گوید: " اکنون  هیچ یک از اشعار بی وزن شاملو یا سایر شاعران آزاد گو در حافظه هواداران " دو آتشه " ایشان نقش نبسته است . ( 302)
از داوری نادر پور در باره دیگر شاعران و از جمله شفیعی کدکنی می گذرم که باز گفتنش مجال این مقاله نیست.
کتاب " طفل صد ساله یی به نام شعر نو " شاید برای در جریان قرار گرفتن روی داد های شعر معاصر مفید باشد، اما به هیچ وجه نمی توان آن را یک نقد جدی ادبی از شعر امروز ایران و یک کتاب ماخذ و مبرا از تهمت و افترا در زمینه ادبیات معاصر دانست. در واقع نادر پور با این نقد، خود را ویران ساخته است.






[

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

پنجره ها از بودلر

ادبیات و هنر باروک

ویکتور هوگو