" من " در ادبیات


تمثیل و نماد شعر، اثر گوستاو بولانژه    
بر اثر شرایط نامطمئن تاریخی، دوره اضطراب آور تازه یی شکل می گیرد و ویژگی آن در بیان  زندگی و بهره گیری از غنای آن است و این بیان گاه  پرشور و دیوانه وار و زمانی نومید کننده است. علاقه پر شور برای بروز احساسات، زندگی و مسایل درونی و روحی سبب می شوند تا شاعر در بستر  یک پدیده پیوسته و دوگانه، زنده تر خود را بنگرد، دوست داشته باشد و یا رنج ببرد. واژه و ضمیراول شخص " من - Je [1] " سوژه و علت[2] و " خود و خویشتن  و خود آگاه انسان- Moi [3] " شی و هدف [4] می شود. این چنین است که در این دوره " من " در آثار نویسندگان این دوره غلبه دارد.
تغزل گرایی شخصی سرچشمه الهام رابطه های شاعر با همه پیرامون اوست و گاه  به صورت غلیان احساسات اندوهگین و مرثیه گونه بروز می کند، مانند "هارمونی شاعرانه " از لامارتین. و گاه به تجلیل و ستایش از دردها و رنج ها مانند " مقدر شده ها "از وینی  می انجامد. موضوع ها به شیوه جنون آمیز ووسواسی انتخاب می شوند:




[1] Je  
 می باشد.Moi از ریشه لاتین " اگو" و اگوییسم می آید و از حیث فلسفی نشان دهنده عمل یا حالت یک فرد است ودر کنار یا در تقابل Je ضمیر اول شخص
[2] Sujet
[3] Moi 
به شخصیت  و فردیت یک انسان اطلاق می شود . دکارت آن را  یک سوژه  اندیشمند می شناسد. Moi  
[4] Objet

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

پنجره ها از بودلر

ادبیات و هنر باروک

ویکتور هوگو