ادبیات و زندگی درخشان سالن ها
برگردان: رحمت بنی
اسدی
شاد خواران و خوش گذران های پاریس در میان سال های 1630 تا 1661 در درون سالن
هایی که به سرعت افزایش می یافت گرد می آمدند . برای زنان یا مردان تابع مد، ورود
به این سالن ها و هتل ها و بالطبع پیوستن به جرگه " رامبویه " اجتناب
ناپذیر است. در این محل پر شکوه و نزدیک به " لوور [1]"،
مارکیز رامبویه با دو دخترش، میهمانان را می پذیرفتند. از 1610 تا 1665 این حلقه
به صورت یک موسسه بزرگ در آمد و جلساتی که
در آن برگزار می شد ، برانگیزنده دگرگونی عمیقی در رشد اندیشه ها می شد و باعث
رواج زیبایی شناسی کلاسیکِ در حال رشد به درون دربارها بود. در این سالن ها ،کسانی
مانند "کاردینال دو لاوالِت[2]
" ، یا " کُنده [3]"
و نویسندگانی مانند ووآتور ، " وُگلاس[4]
" ، " لاروشِفو کو [5]"،
" مادام سِوینیه [6]"
و "مادام دو لا فایت [7]"
رفت و آمد داشتند.
در سال 1650" مادام اسکودِری " نیز سالن دیگری بنیاد نهاد و جمعی از
بورژوا ها و نویسندگان در این سالن گرد هم
می آمدند و به دنبال آن سالن های دیگری نیز شکل گرفتند که پذیرای خوش
گذرانان و نیز " لیبرتن " ها بود. گسترش سالن ها، پدیده تازه یی را در
جامعه شکل داد که همان اجتماع گرد زنان بود . این زنان بودند که این حلقه ها را
اداره می کردند. در پیرامون این زنان بود که یک آیین واقعی پیرایش و ظرافت شکل می گرفت.
مراسم به این صورت بود که میهمانان در ساعت و زمان تعیین شده وارد سالن می شدند. سالن، اتاق بزرگی است
که زن اشرافی، میهمانان
را به آن جا دعوت می کرد و خودش روی تخت
دراز می کشید یا در پای تخت می نشیست. میهمانان در یک سو قرار می گرفتند و خدمتکار
ها در سوی دیگر و در آ ن جا شعر یا رمان
می خواندند یا بحث و گفت و گو می کنند ......ادامه در زیر
نظرات