قدرت چهارم : گرامی داشت روز جهانی کارگران پرولتاریا




   Il Quarto Stato ( به انگلیسی The Fourth Estate و به فرانسه  le Quart-État) که به معنی " دولت و قدرت چهارم " است، مشهور ترین تابلوی نقاشی جوزف پلیتزا دا وُلپِدو Giuseppe Pellizza da Volpedo ( 1907-1868 ) نقاش ایتالیایی است که تنها 39 سال زندگی کرد.
   پلیتزا فرزند یک کشاورز است که با رفتن به مدرسه و سپس آکادمی شهر بِرا ، نقاشی را فرا گرفت. تحصیلاتش را در میلان تمام کرد و برای ادامه کار به رم رفت، اما از رم شد و به فلورانس رفت ودر آن جا  به آکادمی هنر های زیبا رفت و آمد داشت. سرانجام به شهرش وُلپِدو باز گشت تا از طبیعت در نقاشی الهام بگیرد. امضای او از این پس دا وُلپدو است. 
  تا پیش از انقلاب فرانسه و نیز در بیشتر کشورهای اروپایی، مردم به سه طبقه یا نیرو تقسیم می شدند: اشراف،  کشیشان و بقیه یعنی توده مردم.  بورژوازی نیز که بیرون از دوطبقه اول ودوم بود، در طبقه سوم جای می گرفت. این طبقه از کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی محروم بود. در ایران نیز طبقه سوم مفهومی از جامعه زحمت کشان و محرومان اجتماعی است.
پلیتزا با الهام از انقلاب فرانسه و جنبش های نوزای سوسیالیسم، تابلوی " دولت وقدرت چهارم " را پی می ریزد که  پیدایش طبقه تازه یی به نام پرولتاریا یا طبقه کارگر صنعتی است و شبیه به هیچ یک از طبقات سه گانه پیشین نیست.
تابلوی " قدرت چهارم" یکی از بحث انگیزترین تابلو های نقاش است که طرح آن ها سال ها به دراز می انجامد.این طرح طی سال های 1898 تا 1901 آماده شده  و تنها از سال 1920 در شهر میلان به نمایش عمومی گذاشته می شود. تابلوی قدرت چهارم هم از نظر هنری و هم از جهت اجتماعی و برقراری رابطه با تماشاگر یکی از مشهور ترین تابلوهای سده بیستم است. تکنیکی که در تابلو به کار رفته در اصل " دیویزیونیست " می گویند. " دیویزیونیسم " شیوه یی از نقاشان نئو امپرسیونیست است که به جای مخلوط کردن رنگ ها، با نقطه گذاری رنگ های خالص  همراه با جزییات بر روی بوم، نور ها را با هم ترکیب می کنند.
اندیشه کشیدن این تابلو از سال ها پیش یعنی از سال 1892 همراه با جست و جوی زیاد در ذهن پلیتزا شکل می گیرد و او طرح ها و تابلو های مقدماتی گوناگونی مانند " سفیران یا رسولان گرسنگی " ، "اعتصاب "، " رودخانه در طغیان" و " راه کارگران " را می کشد  و خود را آماده می سازد تا اثر نهایی خود به نام " قدرت چهارم" را به فرجام برساند.
اروپا در آخرین دهه سده نوزدهم شاهد اوج گیری تظاهرات کارگران و کشاورزان است. نقاش نیز از نزدیک این حوادث را دنبال می کند و در 1890 به عنوان شاهد یک طرح می کشد که نشان از یک اعتصاب در فضای شهری می دهد. " سفیران یا رسولان گرسنگی " نخستین تلاش پلیتزا در میدان مالاسپینا در شهر تورنتوی ایتالیاست. نقاش که در گیر یک عمل واقعی کشاورزان است، چار چوب طرح اصلی خود را با کشیدن طرح هایی از 1891 آماده می کند و پیوسته از دیدگاه های متفاوت به ارزیابی آن ها می پردازد. انتخاب جا، شخصیت ها، موقعیت و نگاه از  بالا و در خلا در نخستین پلان بدان معنی است که بیننده احساس می کند در ساخت آن و در یک روی دادی که هنوز به اوج خود نرسیده است، شرکت  دارد. بازیگران  قهرمانان تابلو دو مرد می باشند  که جلوی پلان نخست حضور دارند و خود را از خط پشت جدا می کنند. تابلو در سال 1892 تمام می شود، اما از ماه ژوییه سال 1894، نقاش شروع به پیاده سازی طرح در مقیاسی بزرگ تر و همه جانبه ترمی کند ( ابعاد تابلو 293در 545 سانتی متر است) و می خواهد خود را روی هسته مرکزی تابلو متمرکزسازد.
پلیتزا از سال 1985 طرح ها را در کنار هم می گذارد . در طرح های اولیه زنی حضور ندارد، اما نقاش در تابلوی نهایی، سرانجام  مرد جوان سمت راست را به یک زن که کودکی نیز در آغوش دارد، تغییر شکل می دهد. نقاش تصمیم می گیرد  به این طرح ها یک ارزش کلی و جهانی ببخشد و تابلوی او مظهر ورود قدرت و طبقه تازه یی در عرصه سیاسی است که  تشنه عدالت و آزادی است. در رنگ و نوری که در تابلو به کار گرفته شده است، نشانه هایی از تضاد و تنش دیده می شود. نقاش از همه شیوه ها استفاده می کند. در پس زمینه، برخی ساختمان ها حذف می شود، روی جاده یی که کارگران پیش می روند، جاده تیره، روشن و رنگ ها شادتر می شود و زمان از تیرگی به سوی روشنایی می رود که نماد رشد و بالندگی طبقه تازه است: این توده بیشتر شبیه یک رودخانه است.  پلیتزا در سال 1902 تصمیم می گیرد تابلو را با نام تازه یی به تورَن بفرستد: قدرت چهارم، الهام گرفته از نشریات انقلاب فرانسه و نشریات سوسیالیست ها. این جاست که او در مقابل بورژوازی که جزو طبقه سوم بود و بلافاصله پس از انقلاب فرانسه خود را از این طبقه بیرون کشید و مجلس ملی را پر کرد، عنوان " قدرت و طبقه چهارم " به تابلو می دهد که مفهوم تازه یعنی کارگران صنعتی و پرولتاریا را در بر دارد.
رحمت بنی اسدی

  




نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

پنجره ها از بودلر

ادبیات و هنر باروک

ویکتور هوگو